اما دریغ که تنها در همان محدوده زمانی، رسانهها اندک توجهی نشان میدهند و بعد همه چیز فراموش میشود تا سال بعد. طبق آمار ارایه شده تنها در تعطیلات اخیر، بیش از 200 نفر در شمال کشور غرق شدهاند. این آمار به تنهایی برابر با آمار تلفات زلزله آذربایجان است. در حالی که ما همه ساله با این معضل مواجهیم، چطور است که پس از سالها هنوز سواحل کشور قربانگاه مردمی است که با دل خوش و برای تفریح به شمال ایران میروند؟ چرا کسی کاری نمیکند؟
مشابه این وضعیت در تصادفات جادهای دیده میشود. البته الحق والانصاف در این حوزه کارهایی شده و آمار تا حد زیادی کنترل شده و کاهش یافته، اما باید قبول کنیم وضع همچنان وخیم است. بر اساس آمار پلیس راهور ایران که بلافاصله پس از تعطیلات برگزاری اجلاس عدم تعهد اعلام شد، 182 نفر در پنج روز کشته شدهاند. همان روز هم در تصادف یک اتوبوس زائران عتبات حدود 24 نفر کشته شدند، یعنی 210 کشته در شش روز! یعنی باز هم مانند آمار غرق شدگان در سواحل شمال کشور، اینجا نیز چیزی نزدیک به آمار تلفات زلزله آذربایجان که همه ایران را شوکه و عزادار کرد.
چنانکه آمد، هراز گاهی که تصادف دلخراشی در جادههای کشور روی میدهد، بحث تلفات جادهای نقل رسانهها میشود و بعد همه چیز فراموش میشود تا تصادف بعدی. این آمار وقتی هولناکتر میشوند که بدانیم پلیس راهور، در سالهای اخیر، با وجود افزایش 6 میلیون خودروی جدید به آمار خودروهای کشور، توانسته است آمار تلفات جادهای را نسبت به سالهای دهه گذشته، به یک چهارم کاهش دهد. آنها برای کنترل بیشتر جادهها و رانندگان از ابزارهای مدرن، دیجیتال، دوربینهای الکترونیک و ماهوارهای سود برده و بسیار هم موفق بودهاند. اما هنوز این آمار، سخت و تکان دهنده و در مقایسه
با استانداردهای جهانی بسیار غیرقابل قبولند. چرا؟
خودروهایی که پلیس راهور میتوانسته بر آنها اعمال نظر کند، یعنی وسایل نقلیه عمومی، در این سالها بسیار از آمار تلفاتشان کاسته شده است. چنانکه اکنون 8/1 درصد تصادفات جادهای مربوط به اتوبوسهاست. 40 درصد آمار اما مربوط به خودروهای سواری است که پلیس کنترل چندانی بر آنها نمیتواند داشته باشد. 22 درصد مربوط به عابر پیاده و درصد قابل توجهی به موتورسیکلتها برمیگردد. موتورهایی که تابع هیچ قانون و قید و بندی نیستند. بدین ترتیب باید جز پلیس، نهادهایی که توانایی فرهنگسازی در این مقوله را دارند به میدان بیایند. رسانهها، آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و... در این شمارند.
در بخش راهها نیز مشکلاتی هست. بیشتر تصادفات در جادههای غیرشریانی است و بخش اعظم آن در نوع برخورد مستقیم. یعنی در جادههایی که دو طرفهاند و این جادهها بخش اعظم راههای کشور را تشکیل میدهند. هر چه هست، باید کاری کرد و برای کنترل این سوانح دلخراش، باید همه به میدان بیایند . این وضع تا کی میخواهد ادامه داشته باشد؟
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
آرشیو
نظرسنجی
بهترين مطالب سايت كدامند؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت